با من لج نکن

بـآ مـט لـج نڪـט بغــض نـفهمـ !
ایـט ڪہ خــودت رآ گوشـہ ے گـلو قـآیـمـ ڪنـے ،
چـیزے رآ عـوض نمـے ڪنـد ...
بـالآخـره یـآ اشڪ میـشـوے
در چـشـمـآنـمـ
یـآ عُـقــده در دلـمـ ...


llnooumpwspropronkl4.jpg

هی آدم ها





هٍــــی آدم ها...
باور کنیــــد می خواهــــم از شمــــا دورترین بمانــم...
نــــزدیک کـــه می شوید،
ســــردی ِ عاطفــــه هایتـــان،
وجـــــودم را می لرزاند...
... محـــــضٍ رضای ِ خــــدا...
دور بمــــــانـــید.







سیاهم

حراج کردم همه رازهایم را یک جا
دلقک شدم با دماغ پینوکیو
و بوته گونی به جای موهایم
آری گلم
دلم
حرمت نگه دار
که این اشکها خون بهای عمر رفته من است
سرگذشت کسی که هیچ کس نبود
و همیشه گریه می کرد
بی مجال اندیشه به بغض های خود
تا کی مرا گریه کند؟ و تا کی ؟!
و به کدام مرام بمیرد
آری گلم
دلم
ورق بزن مرا
و به آفتاب فردا بیندیش که برای تو طلوع میکند
با سلام
و عطر آویشن..
دستمال سرخ دلم
این جایم
بر تلی از خاکستر
پا بر تیغ می کشم
و به فریب هر صدای دور
دستمال سرخ دلم را تکان میدهم
که تراست
سیاه سیاهم


حسین پناهی

مگسی را کشتم

مگسی را کشتم


نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است

و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است

طفل معصوم به دور سر من میچرخید،

به خیالش قندم

یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم!!!

ای دو صد نور به قبرش بارد؛

مگس خوبی بود...

من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،

مگسی را کشتم ...!



حسین پناهی


مادربزرگ

مادربزرگ
گم کرده ام در هیاهوی شهر
آن نظر بند سبز را
که در کودکی بسته بودی به بازوی من
در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق
خمره دلم
بر ایوان سنگ و سنگ شکست
دستم به دست دوست ماند
پایم به پای راه رفت
من چشم خورده ام
من چشم خورده ام
من تکه تکه از دست رفته ام
در روز روز زندگانیم


حسین پناهی

گاهی آدم...!

گاهی آدم احتیاج داره یکی بیاد بزنه رو شونه ش و بگه : "هی رفیق !

از چیزی ناراحتی ؟"

اونوقت آدم برگرده بگه : "آره رفیق ، از همه چی"

دلم

دلَـــــم یکـــــ کــوچــــه میخـــــواهَــــد

بـــی بــــن بَستــــ . . .


وَ بــــارانـــی نَــــم نَــــم . . .

وَ یکـــــ خـــــدا ،

کـــــه کَــــمی بــــا هَــــم راه بــــرَویـــــم !!

هَـمـیــ ـن . . . . .


...

" . . . " در ایـن سـه نـُقـطـه بـــمان..!

گـویــے اَرزشـَش بـیـشـتـَر اَز سـُـــخَـن اسـت

کـلامــم طـاقـَت بــودَن نـَـدارد چـــه دارم گـویـــم..؟

وَقـتـــے مـُخـاطَـبـَم بـے کسیستــ

دایره های روح

افلاطون گفته روح دایره است
من دایره های روحم را کشف کردم
5 دایره دور روحم کشیدم

و خودم را مرکز این دایره ها قرار دادم
مگر نمی خواستم خودم را کشف کنم؟؟؟
پس مرکز آن دایره ها خودم بودم

در دایره اول نام افردی را نوشتم که حال و هوای خوبی به من میدهند
و در دایره پنجم که دورترین دایره به مرکز بود
نام کسانی که از دنیای من فاصله دارند و بیش ترین کشمکش را با آن ها دارم


ادامه مطلب ...

دلخور که می شوم

لــخــور ڪـﮧ میشَـوَم

بُــغــض میڪُنَـم

مے آیَـم پُــشــت صَفــحـﮧ ے مــآنـیتــورَم

ڪآمنــت میـنــویسَــم وَ صــورَتَــڪ میــگُذآرَم

صـورَتَڪے ڪـﮧ میـخَنـدَد ":D"

وَ پُــشــتَـش قــآیــم میـشَـوَم

وَ فڪر میڪُنے ڪـﮧ میــخَـنـدَم

وَ بــخـَـندے

اشڪهــآیَم مے آیـَـند وَ مـَטּ

مُدآم بــآ صورَتـَک مَــجــآزے مـیخــَندَم

تــو ڪـﮧ میــخــَندے

بــآوَرَم مــیشـَوَد

شــآد میشَوَم

اشـڪهــآیَـم روے گــونــﮧ ام مــیخـُشڪَــند

+

یادتونه کلاس اولی بودین یه روز

اولین روز دبستان... بازگرد

کودکی های قشنگم باز گرد

کاش می شد باز کوچک می شدم

لااقل یک روز کودک می شدم

یاد آن آموزگار ساده پوش ، یاد آن گچها که بودش روی دوش

ای معلم نام  و هم یادت بخیر

یاد درس آب و بابایت بخیر

ای معلم  ، ای دبستانی ترین احساس من

باز گرد این مشقها را خط بزن.

یاد اون روزای خوب بخیر

یه خاطره ازروزاول مدرستون تعریف کنید البته اگه دوست دارین

یادش بخیر چه ذوقی داشتیم

بخند

جملات زیبا, مطالب خواندنی

 

بخند

حتی اگر لبهایت انحنای خندیدن رابلد نیستند

حتی اگر لبخندت ژست خشک وتانخورده ی آدم بزرگ ها رابهم بزند

 

بخند

حتی اگر لبخندت را لای پوشالی ترین دلیل بپیچند

حتی اگرلبخندت لای هزارخاطره خاک بخورد

 

بخند

حتی اگر اناربه ماه چشمانت به انتظار ریزش باشد

حتی اگر سیب سرخ نگاهت دچارکرم های حسرت شده است

 


ادامه مطلب ...

!

هرکجا هستی باش ......
به درک .....
پنجره ....فکر .....هوا .......عشق .....زمین مال خودت ......
اصلا خاک تو سرت
.
.
(سهراب سپهری اعصابش خورده هیچی نگید)

دلم گرم خداوندیست

چه زیبا خالقی دارم
 دلم گرم است می دانم
 که فردا باز خورشیدی
 میان آسمان ، چون نور می آید
 

ادامه مطلب ...

برای درک آغوشم

برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو

تمام گام های مانده اش با من

منم زیبا

که زیبا بنده ام را دوست می دارم

تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو می گوید

تو را در بیکران دنیای تنهایان

رهایت من نخواهم کرد

رها کن غیر من را، آشتی کن با خدای خود

ادامه مطلب ...